یکی از ابعاد پیچیدگی
مسائل و آسیبهای اجتماعی، عدم اتفاق نظر بین صاحبنظران در خصوص ابعاد آن
مسئله است. بخشی از این عدم اتفاق نظر ناظر به علل شکلگیری یک آسیب، تقدم
و تأخر علل و سلسله تأثیر روابط بین آنها، نحوه مداخلهگری، ارائه راهکار
و... است. البته این موضوع تا حدی بدیهی است، اما آنچه در اینجا جذاب خواهد
بود دانستن این موضوع است که عدم توافق در حوزه مسائل و آسیبهای اجتماعی
تا جایی است که نه تنها موضوعات گفته شده را متعدد و متنوع میکند، بلکه
حتی تفاوت نگاه تا جایی پیش میرود که از منظر برخی افراد یک پدیده نه تنها
آسیب نیست، بلکه بایسته جامعه انسانی است و هر گونه مداخله برای کنترل یا
کاهش آن منجر به بینظمی و ضرر میشود. در خصوص طلاق نیز چنین نگاهی وجود
دارد که در ادامه به مصادیق آن میپردازیم.
در پاسخ به این سؤال اولیه و مقدماتی که آیا طلاق یک
آسیب اجتماعی تلقی میشود یا خیر، بین صاحب نظران اختلاف نظر وجود دارد.
علاوه بر تکثر نگرشی در حوزه نظری به مسئله، بین دستگاههای اجرایی و
مدیران سازمانهای مداخلهگر نیز تفاوت دیدگاه و حداقل، شدت و ضعف وجود
دارد.